میلاد با سعادت کریم آل فاطمه حضرت امام حسن مجتبی (ع) خجسته باد.
سلام بر تو و بر صبر بی نظیرت ،سلام بر تو و بر کرامت بی بدیلت ،سلام بر تو و سلام بر کوچه های مدینه که شبانگاه شاهد سخاوت دستان با کرامتت بود و روزهنگام مظلومیت و غربتت را نظاره می کرد.
به راستی غریب کیست ؟! کسی که از شهر و دیار و زادگاهش دور باشد یا کسی که انیس و مونس از دست داده باشد .نه ، در فرهنگ شیعه غریب کسی است که در شهر و زادگاهش و نزد بستگان و خانواده اش و در سایه دین و مکتبش مورد ظلم وت حقیر واقع شود.
آیا همینطور نبود که بر منبر جدبزرگوارش نشستند و پدر عزیزش را مورد تحقیر و توهین قرار دادند، مگر نه اینکه در کوچه هایی که قدمهای جدش را بوسه می زدند، صورت مادرش را سیلی زدند ،و آیا دستانی که دیروز درغدیر ، با پدرش امیر المومنین دست بیعت دادند امروز او را دست بسته به سقیفه می برند،و اوج این غربت بعد از شهادتش روشن تر شد آن هنگام که جسم اطهرش مقابل چشمان عباس آماج تیر و نیزه شد و آن نیزه ها اگر از خود اختیار داشتند پیکرش را غرق بوسه می کردند این همه غربت و مظلومیت را از که به یادگار داری؟! شاید از مادرت زهرا که هنوز چشمان مردمان در روئیت قبر گمشده اش سرگردان است .کریما !نمی دانم چرا قبرت را فقط خاک در آغوش گرفته است !؟ هر چه دیده ام برای هر کدام از فرزندان و حتی نوادگان شما گنبد و بارگاهی و صحن و سرائی است چه بسا این هم جلوه ای دیگر از کرامت توست شاید خواسته ای خاک را نیز در انظار کرامت بخشی صحن و سرایت را با خاک زینت بخشیده ای و به همین خاطر است که خورشید تنها مخلوقی است که بزرگیت را درک نموده ،و آسمان تنها زائر همیشگی بارگاه توست .اینهمه کرامت از کجاست ؟!از شب ولادتت که نیمه ماه رحمت و کرامت است یا از پدر بزرگوارت که خدای جود و سخاوت است یا از مادرت که بهترین لباس خود را به مسکین بخشید ،
به راستی که سخاوت و کرامت را از مدرسه اهل البیت (علیهم السلام) آموخته ای. پس ای کریم ! و ای اولین ستاره آسمان کوثر از سفره کرامتت ما را نیز سهمی ده .